دوس دارم اونقدری قوی باشم که دیگه نیام اینجا همش غر بزنم و گله کنم. میخوام تلاش کنم قوی، محکم و بی تفاوت باشم. به همه چیز. چرا باید بتونن منو ناراحت کنن؟ وقتی محکم باشم نمی تونن. بی تفاوتیم اذیتشون میکنه و منو محکم تر میکنه مینای لعنتی از کریستف رضاعی لعنتیتر...
برچسب : نویسنده : something-inside-me بازدید : 6
از اینجا که منم، خیلی راه دور و درازی مونده ؛ اما تهِ این راه رسیدن داره. جادهی خاکی و پر چاله چولهی زندگی ، که هر چی پیشتر میری تاریکتر میشه و خطای کفش کمرنگ تر ، اما بالاخره یه روزی به مقصد میرسی. گاهی نفست میگیره ، میشینی کنار و به هیاهوی بقیه خیره میشی ؛ گم میشی. بعد از خودت میپرسی : ( وقتی منم دارم میرم ، از این بیرون همینقدر تنها و بیچاره به نظر میرسم؟! ) و بله. توام همونقدر کوچیک و درموندهای عزیزم.
مینای لعنتی از کریستف رضاعی لعنتیتر...برچسب : نویسنده : something-inside-me بازدید : 10
برچسب : نویسنده : something-inside-me بازدید : 10
آدمی چارهای نداره برای از دست دادههاش، به جز غصه خوردن و حسرت کشیدن. عکس دیدن و آه کشیدن. من فضای اینجور مراسمای دلمو با آهنگ برگزار میکنم؛ مثلا The Weeping Meadow پلی باشه، عصر یا شب باشه، تنها باشم، و تنهایی برای خودم غصه بخورم؛ غصهی از دست دادههامو.
مینای لعنتی از کریستف رضاعی لعنتیتر...برچسب : نویسنده : something-inside-me بازدید : 7
کاش میشد یه مدت برم توی کوه زندگی کنم، موکا و بچه هاشم میبردم. از آدما بدم میاد.از رفتاراشون.از خودم که اون رفتارا رو خودمم دارم ، اما کاش میشد نداشتم.اگه میشد دوس نداشتم دیگه ببینمشون ، یا باهاشون حرفی بزنم. برای موکا جا میذاشتم تو خونَم توی کوه و همونجا چارتایی زندگی میکردیم.
مینای لعنتی از کریستف رضاعی لعنتیتر...برچسب : نویسنده : something-inside-me بازدید : 74
کاش زبانِ مشترکی بود.چیزی که تمامِ آنچه در تومیگذرد منتقل میکرد ، فرقی نداشت مخاطب گربهی نارنجی است یا آدمی که سالها پای درد و دلت بوده. هرگز و تاکید میکنم هرگز ، تمامِ چیزی که درون حفرهی سینهات نشسته را هیچ موجود دیگری نمیتواند داشته باشد.
مینای لعنتی از کریستف رضاعی لعنتیتر...برچسب : نویسنده : something-inside-me بازدید : 89
شامل دعوا ، گریه ، خشم ، پرتاب کردن چیز میز به سمت هم، غم و غصه ، بازم گریه ، و کلی فحشای آبدار که دلت میدی.اما خب جزیی از زندگیه.باید بپذیریش ، باید با عادی شدنِ خیلی چیزا تو زندگی کنار بیای ؛ میدونم دوس نداشتنیه :( ولی برای زنده موندن باید.
مینای لعنتی از کریستف رضاعی لعنتیتر...برچسب : نویسنده : something-inside-me بازدید : 88
گاهی گمت میکنم.وقتی گم میشی نگران میشم.آشفته و مضطربم.نمیدونم چم میشه.به ثانیه از دست آدما ناراحت میشم.طول میکشه گاهی که یادم بیاد دارمت.گوشه ذهنم دست میکشم و پیدات میکنم.تو برام میخونی و من میشنوم و همه چی یادم میاد.هر چی که بم گفته بودی.هرچی که گفتی و یادم میاد.دیگه خوبم.
مینای لعنتی از کریستف رضاعی لعنتیتر...برچسب : نویسنده : something-inside-me بازدید : 102
گفته بودم انسان چقدر ذاتا تنهاست؟ آره فک کنم گفته بودم.اما بعضی وقتا این حقیقت بدجوری آزار دهنده میشه. هرچقدرن دورمون شلوغ باشه ، ما موجودات عمیقا تنهایی هستیم.
مینای لعنتی از کریستف رضاعی لعنتیتر...برچسب : نویسنده : something-inside-me بازدید : 153
همه آدما حرفایی دارن که هیج وقت نمیتونن بزنن.بعضیا با سیگاراشون دودشون میکنن ، بعضیا لای خطای مبهم نقاشی گمشون میکنن ، بعضیا تو دلشون قلمبه میشه و یهو داد میزننشون و میزیزن بیرون ، بعضیای دیگه میشینن مینویسنشون. به این چیزا که فک میکنم ، به نظرم خیلی دردمند میایم.آدمای بیچاره ای هستیم که همش دنبال یه راه چاره میگردیم.دنبال راه فرار برای بهتر شدن وضعیت فعلیمون.
مینای لعنتی از کریستف رضاعی لعنتیتر...برچسب : نویسنده : something-inside-me بازدید : 134